سبد خرید
اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی

اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی

5/5 - (1 امتیاز)

در این صفحه به معرفی تمامی اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی که ممکن است در هیچ کتابی با آن مواجه نشده باشید پرداخته شده است. جامع ترین و جدیدترین اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در این صفحه دسته بندی شده موجود است. لطفا تا انتهای مقاله اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی با ما همراه باشید.

کاربرد اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی

اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی به عنوان بخشی از زبان محاوره‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند. این اصطلاحات به مکالمات روزمره، دوستانه، و فضاهای غیررسمی ترتیب داده می‌شوند و برای انتقال احساسات، اطلاعات، یا حتی برخی افکار طنزآمیز و جذاب مورد استفاده قرار می‌گیرند. در زیر چند کاربرد اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی آورده شده است:

افزودن احساسات و تاکید

    • Totally: I totally agree with you
    • Absolutely: That movie was absolutely amazing
کلاس آیلتس
کلاس آیلتس

برقراری ارتباط و تعامل

    • Hang out: Let’s hang out this weekend
    • Catch up: We need to catch up soon

توصیف شرایط

    • Kinda: It’s kinda hot in here
    • Sorta: I’m sorta tired, let’s take a break

عبارات خاص و اصطلاحات

    • Break a leg: Good luck
    • Piece of cake: It’s easy

پاسخ به وضعیت‌ها

    • Bummer: That’s a bummer; I was really looking forward to it
    • Oh well: Oh well, maybe next time

تشویق یا تسلیت

    • You got this: You can do it
    • Hang in there: Don’t give up; keep trying

تغییر موضوع

    • By the way: By the way, did you hear about the new restaurant
    • Speaking of which: Speaking of which, have you seen the latest episode

عبارات امیدبخش

    • Buckle up: It’s going to be a tough week, so buckle up
    • Chin up: Chin up! Tomorrow is a new day

تعبیر از احساسات شخصی

    • Freak out: Don’t freak out, it’s just a small problem
    • Chill out: Why don’t you just chill out and relax

تعبیر از انجام کارها

    • Hit the hay: I’m tired, I’m gonna hit the hay
    • Hit the road: It’s getting late; I think it’s time to hit the road

این اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی به زبان زندگی روزمره و اجتماعی رنگ و زندگی می‌بخشند و در مکالمات غیررسمی به محبوبیت و انعطاف افزوده و ارتباطات را دوستانه‌تر می‌سازند.

برخی از اصطلاحات غیر رسمی برای احوال پرسی

در احوال‌پرسی (سوالاتی که در مورد حالت یا وضعیت فعلی شخص پرسیده می‌شوند) نیز اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی معمولاً برای افزودن رنگ و جذابیت به مکالمات استفاده می‌شوند. در زیر، تعدادی از این اصطلاحات غیر رسمی در احوال‌پرسی آورده شده‌اند:

What’s up

    • معنی: چه خبر؟ / حالا چطور؟
    • مثال: Hey, what’s up? Long time no see

How’s it going

    • معنی: حالت چطوره؟
    • مثال: I haven’t seen you in ages! How’s it going

What’s the 411

    • معنی: چه خبر؟ (مخصوصاً در مورد افراد یا وضعیت‌ها)
    • مثال: Give me the 411 on your new job

How are you holding up

    • معنی: چطور داری تحمل می‌کنی؟ (زمانی که کسی در موقعیت دشواری باشد)
    • مثال: I heard about your loss. How are you holding up

What’s the scoop

    • معنی: چه خبر؟ / آخرین اطلاعات چیه؟
    • مثال: I haven’t been here for a while. What’s the scoop

How’s life treating you

    • معنی: زندگی چطور باهات رفتار می‌کنه؟
    • مثال: We should catch up. How’s life treating you

How’s everything hanging

    • معنی: همه چی چطور پیش می‌ره؟
    • مثال: I haven’t talked to you in ages. How’s everything hanging

What have you been up to

    • معنی: آخرین کجا بودی؟ / آخرین چه کاری انجام دادی؟
    • مثال: Long time no see! What have you been up to

How’s your day shaping up

    • معنی: روزت چطور پیش می‌ره؟
    • مثال: Hey, it’s Monday! How’s your day shaping up

Any exciting plans for the weekend

    • معنی: برنامه‌های جذابی برای آخر هفته داری؟
    • مثال: The weekend is almost here. Any exciting plans

What’s cooking

    • معنی: چه کاری می‌کنی؟ / چه برنامه‌ای داری؟
    • مثال: Hey, what’s cooking this weekend

این اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی به مکالمات شما رنگ و احساس می‌افزایند و معمولاً در محافل دوستانه و محیط‌های غیررسمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اصطلاحات غیر رسمی خداحافظی در انگلیسی

در خداحافظی نیز اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی برای اضافه کردن گرمایی و دوستانه‌تر شدن به مکالمات بسیار مفید هستند. در زیر، تعدادی از این اصطلاحات غیر رسمی در خداحافظی آورده شده‌اند:

Catch you later

    • معنی: بهت بعداً می‌بینم.
    • مثال: I have to run now. Catch you later

Take it easy

    • معنی: احوال خودت را به خوبی بگیر.
    • مثال: Thanks for the help. Take it easy
اصطلاحات غیر رسمی خداحافظی در انگلیسی
اصطلاحات غیر رسمی خداحافظی در انگلیسی

See ya

    • معنی: خداحافظ.
    • مثال: I’ll be heading out. See ya

Later gator

    • معنی: بهت بعداً می‌گم (یک اصطلاح خنده‌دار و دوستانه).
    • مثال: Gotta go now. Later gator

Peace out

    • معنی: به آرامی و با صلح خداحافظی کردن.
    • مثال: I’m outta here. Peace out

Keep in touch

    • معنی: در ارتباط باش.
    • مثال: We may not see each other often, but let’s keep in touch

Until next time

    • معنی: تا زمانی که دوباره ملاقات کنیم.
    • مثال: Enjoyed our chat. Until next time!

Stay awesome

    • معنی: به عظمت خودت باقی بمان.
    • مثال: You’re always fun to be around. Stay awesome

Toodles

    • معنی: بهت خداحافظ.
    • مثال: I’ll see you later. Toodles

Smell ya later

    • معنی: بویت را بعداً حس می‌کنم (یک اصطلاح جوانانه)
    • مثال: Gotta run. Smell ya later

Time to bail

    • معنی: وقت رفتنه.
    • مثال: This party is getting boring. Time to bail

Catch you on the flip side

    • معنی: بهت در آینده ملاقات می‌کنم.
    • مثال: Have a great trip! Catch you on the flip side

Take care

    • معنی: مراقب خودت باش.
    • مثال: It was great seeing you. Take care!

Peace and love

    • معنی: صلح و عشق.
    • مثال: Goodbye, my friend. Peace and love

Keep it real

    • معنی: واقعی باش.
    • مثال: Stay true to yourself. Keep it real

این اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی به مکالمات خداحافظی یک لمس دوستانه می‌افزایند و معمولاً در محافل دوستانه، خانوادگی، و غیررسمی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

معرفی برخی از اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی

در اینجا 50 تا از اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی برای مکالمات روزمره که در زبان انگلیسی امریکایی و بریتاتیایی استفاده می شود را دسته بندی شده است که شامل:

Bite the bullet: مواجهه با یک وضعیت دشوار با شجاعت.

Break a leg: آرزوی موفقیت و شانس خوب.

Piece of cake: کاری بسیار آسان.

Hit the hay: رفتن به خواب یا خوابیدن.

Spill the beans: فاش کردن یک راز یا اسرار.

Hang in there: تسلیم نشو؛ ادامه بده.

Couch potato: کسی که بسیار وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می‌کند.

Hit the jackpot: داشتن موفقیت یا شانس فوق‌العاده.

Buckle up: برای مواجهه با یک وضعیت چالشی آماده شو.

معرفی برخی از اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی
معرفی برخی از اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی

Break the ice: آغاز یک گفتگو در یک محیط اجتماعی.

Chill out: آرام کن؛ از خود برو.

By the way: به هر حال؛ فراموش نشود.

Chin up: سر بلند! فردا یک روز جدید است.

Cry over spilled milk: از چیزهایی که اتفاق افتاده، ناراحت نباش.

Cut to the chase: به موضوع اصلی برو.

Easy as pie: بسیار آسان؛ کاری که بسیار ساده است.

Get cold feet: تردید یا وحشت پیدا کردن.

Go the extra mile: کاری را به بهترین نحو انجام دادن.

Hang out: وقت گذراندن با دوستان.

Have a blast: وقت خوبی داشتن.

Hit the road: راه برو؛ برو.

Hold your horses: صبر کن؛ منتظر بمان.

Keep an eye on: مراقب باش؛ نظارت داشتن.

Kick the bucket: فوت کردن؛ مردن.

Let the cat out of the bag: رازی را فاش کردن.

No pain, no gain: بدون درد، بدون سود.

Piece of work: فردی که بسیار آزاردهنده یا مشکل‌ساز است.

Pull someone’s leg: شوخی کردن یا کسی را دستگیر کردن.

Put all your eggs in one basket: همه تلاش و امید را در یک مسیر یا امر قرار دادن.

Rain cats and dogs: باران بسیار شدید و شدید.

Spill the tea: گپ زدن یا اطلاعات جدید فاش کردن.

Take the bull by the horns: مسئولیت گرفتن و به چالش‌ها مقابله کردن.

The ball is in your court: تصمیم با شماست.

Throw in the towel: تسلیم شدن؛ تلاش نکردن.

Under the weather: کم حال یا بیمار بودن.

Upside down: بازوی پاک کردن؛ به هم زدن.

Whole nine yards: همه چیز؛ تمام آنچه که ممکن است نیاز باشد.

You’re a piece of work: تو یک شخصیت جالب و چالش برانگیز هستی.

Hit the ground running: بدون توقف شروع کردن.

Spit it out: سریع بگو؛ نگه ندار؛ فوراً بگو.

Back to the drawing board: به ابتدا برگرد؛ از نو شروع کن.

Beat around the bush: گرد در گردنه گرد؛ دور زدن مسئله.

Bite off more than you can chew: بیش از ظرفیت خود را به دهان بردن؛ کار بیش از توان.

Cost an arm and a leg: خیلی گران بودن؛ هزینه زیادی داشتن.

Cutting corners: اختصاص دادن؛ کاستن.

Face the music: مسئولیت گرفتن و مقابله با عواقب.

Jump on the bandwagon: به موضوع یا تیم پیوستن؛ همگانی شدن.

Hit the sack: به خواب رفتن؛ خوابیدن.

Break the bank: هزینه زیادی داشتن؛ افتادن به هزینه بسیار زیاد.

Burn the midnight oil: تا دیر شب کار کردن؛ سخت کوشی کردن.

تمامی اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی که در بالا اشاره شده است از پرتکرار و مهمترین ها می باشند بادقت مطالعه بفرمایید.

مشاوره با مرکز زبان ایران بریتانیا

امیدواریم که از مقاله اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی در زبان انگلیسی نهایت استفاده را برده باشید. شما عزیزان می توانید ما را در کانال تلگرامی ایران بریتیش که زبان آموزان مختلفی عضو هستن و انتقال تجربه در آزمون های مختلفی وجود دارد مشاهده کنید همچنین در  اینستاگرام ایران – بریتیش جستجو نمایید. حتما از کانال تلگرام ما درباره آموزش های رایگان دیدن کنید.

کانال تلگرامی ایران بریتانیا
کانال تلگرامی ایران بریتانیا

پس از مطالعه مقاله اصطلاحات غیر رسمی و خودمانی شما میتوانید برای دسترسی به تمامی آموزش اصطلاحات انگلیسی اینجا کلیک کنید.

1 comments

  1. کریم اسلامی

    خوبه بازم ادامه بدین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *