در این مقاله سعی بر این شده است تا آموزش اعضای بدن در انگلیسی به صورت حرفه ای انجام شود. تمامی اعضای بدن انسان به همراه تمامی اعضای بدن که بسیار مهم می باشند مورد استفاده قرار گرفته است. برای تسلط کامل تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
معرفی آموزش اعضای بدن در انگلیسی
در این قسمت به معرفی ساختارهای مختلفی از قبیل شامل اعضای داخلی و خارجی برای بالا بردن سطح دامنه لغات کاربردی برای مکالمه و برای آزمون های مختلف مانند تافل و آیلتس و حتی دولینگو و سلپیپ کاربرد دارند بیان شده اند.
سر (Head)
گردن (Neck)
شانه (Shoulder)
بازو (Arm)
مچ (Wrist)
دست (Hand)
انگشتان (Fingers)
سینه (Chest)
شکم (Abdomen)
کمر (Waist)
سینه (Chest)
پشت (Back)
لگن (Hips)
پایینترین قسمت شکم (Groin)
پا (Leg)
زانو (Knee)
زانوپچ (Kneecap)
پاچ (Ankle)
پا (Foot)
انگشتان پا (Toes)
سر (Head)
اعضای داخلی انسان به انگلیسی
در ادامه آموزش اعضای بدن در انگلیسی به معرفی اعضای داخلی و پرکاربرد در زبان انگلیسی پرداخته شده است. با دقت مطالعه کنید.
قلب (Heart)
ریهها (Lungs)
معده (Stomach)
کبد (Liver)
کلیهها (Kidneys)
مثانه (Bladder)
رودهها (Intestines)
- روده بزرگ (Large intestine)
- روده کوچک (Small intestine)
مغز (Brain)
غدد آدرنال (Adrenal glands)
پانکراس (Pancreas)
طحال (Spleen)
زانوها (Knees)
مچ پا (Ankles)
اعصاب (Nerves)
عضلات (Muscles)
آدمی (Uterus) – در صورتی که زن باشد
بروست (Prostate) – در صورتی که مرد باشد.
گلو (Throat)
رحم (Womb) – در صورتی که زن باشد
حباب هوا (Air sacs) – در ریهها
پوسته کبد (Hepatic capsule) – قسمت محافظتکننده کبد
مجاری صفراوی (Bile ducts) – مجاریی که صفرا از کبد به دستگاه گوارش منتقل میشود
عروق خونی (Blood vessels) – شامل شریانها، وریدها و عروق کوچک
شریان (Artery)
ورید (Vein)
غده هیپوفیز (Hypophysis/Pituitary gland) – در مغز و مسئول ترشح هورمونهای مختلف
غده تیروئید (Thyroid gland) – در گردن و مسئول ترشح هورمونهای تیروئیدی
غده پاراتیروئید (Parathyroid glands) – در گردن و مسئول تنظیم سطح کلسیم خون
غده تیموس (Thymus gland) – در قسمت بالای سینه و مسئول توسعه سلولهای ایمنی در کودکان
پنکراس (Pancreas) – مسئول ترشح آنزیمها و هورمونهای انسولین و گلوکاگون
دیسک میانمهرهای (Intervertebral disc) – در میان مهرهها برای جلوگیری از فشار زیاد بر مهرهها
زبان (Tongue)
چشم (Eye)
گوش (Ear)
گوش خارجی (Outer ear)
گوش میانی (Middle ear)
گوش داخلی (Inner ear)
اصطلاحات کاربردی درباره اعضای بدن در انگلیسی
در ادامه آموزش اعضای بدن در انگلیسی به برخی از اصطلاحات کاربردی با استفاده از اعضای بدن پرداخته شده است. حتما با دقت مطالعه کنید:
به دست آوردن دستان کثیف
-
- To get your hands dirty
- مثال: Sometimes you have to get your hands dirty to get the job done
- To get your hands dirty
از گوش تا گوش لبخند زدن
-
- To grin from ear to ear
- مثال: “When she saw the surprise, she grinned from ear to ear
- To grin from ear to ear
سر درد دادن
-
- To give someone a headache
- مثال: Dealing with that difficult client always gives me a headache
- To give someone a headache
گوشی را گوش کردن
-
- To lend an ear
- مثال: I’m always here to lend an ear if you need someone to talk to
- To lend an ear
چشم روی چیزی داشتن
-
- To keep an eye on something
- مثال: Can you keep an eye on my bag while I go grab a coffee
- To keep an eye on something
قلبت درست میزند
-
- Your heart is in the right place
- مثال: Even though he messed up, his heart is in the right place
- Your heart is in the right place
دست در دست داشتن
-
- To have a hand in something
- مثال: She had a hand in organizing the charity event
- To have a hand in something
پاهای دردانیده
-
- To have cold feet
- مثال: I always get cold feet before making a big decision
- To have cold feet
دست به دامن کسی زدن
-
- To get on someone’s nerves
- مثال: His constant complaining really gets on my nerves
- To get on someone’s nerves
درد کسی را کشیدن
-
- To be a pain in the neck
- مثال: Dealing with that difficult coworker is a real pain in the neck
دست و پا شکستن
-
- To be all thumbs
- مثال: I’m all thumbs when it comes to fixing things around the house
- To be all thumbs
زبان خود را نگه داشتن
-
- To hold your tongue
- مثال: Even though he was angry, he held his tongue and didn’t say anything
- To hold your tongue
گوش به زنگ کردن
-
- To turn a deaf ear
- مثال: She turned a deaf ear to the criticism and continued with her work
- To turn a deaf ear
چشم انداختن به
-
- To turn a blind eye to something
- مثال: The manager decided to turn a blind eye to the minor mistake
- To turn a blind eye to something
دست در دماغ گذاشتن
-
- To scratch your head
- مثال: I’ve been scratching my head trying to figure out this puzzle
- To scratch your head
خود را به آزمون کشیدن
-
- To put yourself to the test
- مثال: Taking on new challenges is a way to put yourself to the test
- To put yourself to the test
دست از کار چیزی برداشتن
-
- To wash your hands of something
- مثال: After the project failed, he decided to wash his hands of the whole thing
- To wash your hands of something
این اصطلاحات از آموزش اعضای بدن در انگلیسی ممکن است در مکالمات روزمره و مواقع مختلف بیان شوند و به توانایی شما در ارتباط برقرار کردن و درک بهتر موقعیتهای مختلف کمک خواهند کرد.
مشاوره با مرکز زبان ایران بریتانیا
امیدواریم که از مقاله آموزش اعضای بدن در انگلیسی نهایت استفاده را برده باشید. شما عزیزان می توانید ما را در کانال تلگرامی ایران بریتیش که زبان آموزان مختلفی عضو هستن و انتقال تجربه در آزمون های مختلفی وجود دارد مشاهده کنید همچنین در اینستاگرام ایران – بریتیش جستجو نمایید. حتما از کانال تلگرام ما درباره آموزش های رایگان دیدن کنید.
برای مطالعه مقالات بیشتر میتوانید به آموزش انواع رنگ ها در زبان انگلیسی را مطالعه کنید.